loading...

شنوایی شناسی و خرید سمعک

بازدید : 138
دوشنبه 5 آبان 1399 زمان : 11:10

زنگ زدن گوش
بسیاری از افراد کم¬ شنوا دارای مشکل زنگ زدن گوش می¬باشند. تقویت صداهای خارجی می¬تواند اغلب اثرات مختلفی بر این پدیده داشته باشد. صداهای تقویت شده می¬توانند موانع کامل یا جزئی را برای زنگ زدن گوش ایجاد سازند، اما نمی¬توان ضرورت رخداد آنها را تعیین نمود. زنگ زدن گوش احتمال پذیرش سمعک را از سوی شخص افزایش خواهد داد و بنابراین می¬تواند فاکتور مثبتی در ارزیابی رضایت فرد در استفاده از سمعک به شمار آید. استفاده از سمعک¬ها مانع درمان زنگ زدن گوش نمی¬باشد.
11-1-8: ترکیب فاکتورها
همان¬طور که مشاهده نمودید، یک نگاره شنوایی مشکل¬دار (مانند کم¬شنوایی) الزاماً استفاده از سمعک را نشان نمی¬دهد. مهارت در استفاده از سمعک تنها در مکان¬های شلوغ برای شنیدن صداهای ضعیف فاکتور مهمی به شمار می¬رود. هر چند بیماری که تنها با یکی از مشکلات مربوط به سمعک روبروست پذیرش مزایای سمعک بیشتر از فردی است که با مشکلات متنوع¬تری مواجه است. در حقیقت وظیفه یک متخصص بالینی، شناخت بیماری و بررسی موانع موجود در عدم دستیابی به موفقیت و غلبه بر آنها با استفاده از راهکارهای فنی و یا کمک به تغییر عقاید بیمار در استفاده از سمعک در مقابل معایب آن می-باشد. وظیفه آنها همچنین ارائه اطلاعات مورد نیاز به بیمار به منظور انجام یک تصمیم¬گیری خوب در خصوص پروسه درمان است. یک متخصص بالینی چه خاطره¬ای را می¬بایست برای بیماری که از مزایای سمعک نامطمئن است نقل نماید؟ چنانچه اطلاعات نامشخص و منفی در خصوص کاربرد سمعک به بیمار داده شود، اطمینان و پشتکار وی در پذیرش و استفاده از این وسیله کاهش خواهد یافت. از طرفی دیگر، ارائه پیش¬بینی¬های مثبت اغراق¬آمیز انتظارات غیر واقعی را در بیمار ایجاد خواهد نمود که منجر می¬شود ادامه درمان با مشکلات عدیده¬ای روبرو گردد. از نظر اخلاقی، تشویق و دلگرم کردن بیمار و ارائه اطلاعات ساده برای درک استفاده از سمعک، مانعی ندارد. از سویی دیگر، بیمار، تنها شخصی است که می¬تواند در خصوص مزایا و معایب سمعک و برقرای تعادل در زمان استفاده از آن برای خودش تصمیم¬گیری نماید.

بازدید : 149
دوشنبه 5 آبان 1399 زمان : 11:09

برون¬گرایی: بیماران با یک شخصیت برون¬گرا (کنکاش برونی) نسبت به بیمارانی با شخصیت درون¬گرا مزایای بیشتری را نسبت به تقویت صدا گزارش می¬نمایند.
وسواس (عقده روحی): بیمارانی که عقده¬های روحی زیادی را نشان می¬دهند، نارضایتی کمتری را نسبت به سمعک¬هایشان نشان می¬دهند.
رابطه بین مزیت استفاده از سمعک و خصوصیات فوق برای تصمیم¬گیری در خصوص استفاده یا عدم استفاده سمعک¬ها توسط افراد بسیار اندک است. زمانی که یکی از این خصیصه¬ها نمود بیشتری داشته باشد، هرچند یکی از چند فاکتور مورد نظر در این رابطه باشد، می¬تواند متخصصان بالینی را در دستیابی به موفقیت پیشنهاد سمعک به بیمار تحت تاثیر قرار دهد.

9-1-8: اختلال فرایند شنیداری مرکزی
با افزایش سن، احتمال کاهش شنوایی با کاهش عملکرد بخش شنوایی مرکزی نیز بیشتر می¬گردد. عضو مورد نظر (گوش) در سنین بالا برای اختلال در دریافت سیگنال¬ها مستعدتر خواهد بود. برخی مطالعات نشان داده¬اند که اختلال پروسه شنوایی مرکزی از میزان مزیت، رضایت و کاربرد سمعک¬ها می¬کاهد. در مقابل، یک مطالعه موردی نیز نشان داده که شخصی با عوارض بخش مرکزی ام آستانه صدای مطلق نرمال در هر دو گوش، از یک سمعک واحد استفاده می¬نمایند، زیرا آن برهمکنش¬های مختلف میان گوش¬ها را کاهش می¬دهد. همچنین مطالعه دیگر هیچ رابطه¬ای را در این زمینه نشان نداده است. بنابراین وجود اختلال در فرآیند شنیداری نباید مانع کار متخصصین بالینی در تنظیم سمعک¬ها باشد، زیرا رابطه بین میزان اختلال در بخش مرکزی و مزایای حاصل از سمعک به درستی شناخته نشده است. از سویی دیگر وجود چنین اختلالی در بخش مرکزی می¬تواند کمک به توضیح اینکه چرا افراد سود اندکی از سمعک-هایشان می¬برند نماید. با افزایش سن این اختلالات پدیدار و مقدار آن نیز با افزایش سن بیشتر می¬گردد و بنابراین با گذشت زمان ممکن است استفاده از سمعک سودبخشی کمتری داشته باشد. زمانی که این موضوع رخ می¬دهد ممکن است که بیمار از عدم مطلوبیت خویش احساس نارضایتی نماید، هر چند عقیده بر این است که خصوصیات صوتی-برقی سمعک¬ها بدن تغییر باقی می¬ماند اطلاعات اندکی در این رابطه وجود دارد، اما امکان افزایش اختلال بخش مرکزی و کاهش اثربخشی سمعک با گذشت زمان می¬بایست همواره مدنظر قرار گیرد. یک بررسی گسترده در خصوص تاثیر اختلال فرایند شنیداری مرکزی بر قابلیت برقراری ارتباط و مفاهیم کاربرد سمعک را می¬توان در مطالعه Loiselle, Stach و Jerger (1991) یافت نمود. سیستم¬های بی¬سیم، راهکار بالقوه¬ای را برای رویارویی با مشکلات ایجاد شده توسط اختلال بخش مرکزی ارائه می¬نمایند که این به دلیل قابلیت دریافت آنها در دریافت صداها و سیگنال¬های ناخواسته و ضعیف کردن آنها می¬باشد. بسیاری از مردم با توجه به مشکلات موجود در خصوص استفاده از آنها از این سیستم به طور منظم استفاده می¬نمایند. یک راهکار ساده¬تر برای این منظور استفاده از یک میکروفون هدایتی، خواه در سمعک و یا در شکلی از یک میکروفون دستی می¬باشد. چنانچه فردی (بزرگ یا کوچک) آستانه صدامی مطلق نرمالی داشته باشد، می¬تواند به تناسب عضو از این سیستم¬های بی¬سیم استفاده نماید.

بازدید : 146
دوشنبه 28 مهر 1399 زمان : 13:09

در طی 6 ماه، زبان گلن کاملا متناسب با سن او گردید و جیم زبان نرمال فراگرفت. در زمان آخرین ارزیابی، گلن، یک کودک مدرسه روی حراف که در ردیف بهترین قاریان کلاس بود قرار گرفت.
داستان گلن و جیم، نشان دهنده اهمیت ورودی تعاملی در کودکان در طی سال های یادگیری زبان زبان می باشد. و نشان دهنده این است که هیچ آموزش خاصی در این زمینه نیاز نمی باشد. در فصل 4، اهمیت والدین و اطرافیان کودک در پروسه کسب زبان بیشتر مورد بحث قرار خواهد گرفت.
این واقعیت که یادگیری زبان قابل مهار شدن نمی باشد یک نمود دیگر از ماهیت بیولوژیکی زبان می باشد. اگر زبان بیش از این به تجربیات زبانی نوع خاص کودک وابسته می بود، می بایست تفاوت بیشتری بین سرعت و کیفیت یادگیری زبان وجود می داشت. در واقع، انسان ها صرفنظر از نوع فرهنگ و شرایط اجتماعی که در آن رشد یافته اند، در طی دوره های سنی مشابه، با سرعت یکسانی زبان را کسب می کنند. کودکان در هرجای دنیا زبان را بر اساس یک الگوی رشدی مشابه یاد می گیرند.
کودکان رشد یافته در شرایط اقتصادی نامطلوب، با والدین سهل انگار، در نهایت قادر به کسب زبان غنی انسانی مشابه کودکان مرفه با خانواده پیگیر، خواهند شد.
بیولوژیک بودن پروسه کسب زبان حتی منجر به شکل گیری یک زبان جدید هم می گردد. به طور مثال در یک جامعه ناشنوا در نیکاراگوئه، زبان اشاره بر اساس محصول مکانیزم یادگیری زبان شکل گرفت. در اواخر دهه 1970، زمانی که برای نخستین بار مدارس مربوط به آموزش کودکان ناشنوا در نیکاراگوئه افتتاح گردید، جامعه ناشنوایان هیچ کونه سیستم اشاره ای سیستماتیک برای ارتباط نداشتند، بلکه تنها یکسری نشانه های ساختگی داشتند که کاملا از یک فرد به فرد دیگر متفاوت بود. بعد از قرارگیری در مدرسه و تعامل نظام مند با دیگر کودکان، کودکان ناشنوا یک سیستم اشاره ای نظام مند برای ارتباط را کسب نمودند. و بدنبال استفاده مداوم از آن در محیط مدرسه و خارج ازآن، سیستم ارتباطی آن ها تبدیل به یک زبان اشاره ابتدایی با ویژگی های سیستماتیک گردید. زبان مذکور در حال حاضر بیش از 800 استفاده کننده دارد

بازدید : 139
دوشنبه 28 مهر 1399 زمان : 12:36

 اگر جهانی بودن زبان منشا بیولوژیک نداشت این سازماندهی مشابه ایجاد نمی شد و انتظار می رفت که تفاوت های بارزی بین زبان ها از نقطه نظر سازماندهی داخلی وجود داشته باشد.
چگونگی سازماندهی زبان، تنها جنبه ی جهانی بودن زبان نمی باشد. ویژگی های کلی قوانین گرامری در تمامی زبان ها یکسان می باشد. به طور مثال، در آواشناسی، قوانین مرتبط با ساخت سیلاب بین تمامی زبان ها یکسان می باشد، اگرچه برخی زبان ها یکسری محدودیت هایی در این زمینه دارند که دیگر زبان ها ندارند، مثلا زبان اسپانیایی و ژاپنی.
زبان صحبتی در جوامع مدرن از نظر غنی بودن و پیچیدگی، مشابه جوامع صنعتی و مدرن می باشد و همگی منطبق بر قوانین زبان شناختی جهانی می باشند.

قانون سوم لنه برگ:
قانون سوم لنه برگ بیان میکند که چگونه سیستم های بیولوژیکال شامل پروسه های هستند که در حین بلوغ فرد به صورت خودکار متمایز می شوند
زبان نیاز به فکر کردن ندارد و اکتسابش مهار شدنی نیست و اکتسا ب زبان یک پروسه ناخود اگاه است مانند دیگر پروسه های بیولوژیکی هم چون راه رفتن. هر انسان هنجاری که زبان را در نوزادی تجربه کرده باشد، آن را فرا می گیرد و شکست در آن نشان دهنده برخی انواع پاتولوژی ها می باشد. برخلاف آنچه بسیاری از والدین تصور می نمایند، زبان قابل آموزش دادن به کودک نمی باشد.
این واقعیت که کودکان نیاز به شنیدن زبان دارند تا بتوانند آن را فراگیرند به معنای این نیست که یادگیری صحبت کردن نیاز به آموزش خاص دارد. اما این واقعیت را باید مد نظر قرار داد که کودکان باید زبان اجتماعی و تعاملی را تجربه نمایند تا بتوانند به فراگیری زبان دست یابند. مطالعه موردی بر روی دو برادر، گلن و جیم، دو برادر شنوا از والدین ناشنوا، تایید کننده همین واقعیت بود (Sach Bard, Johnson 1981). این دو برادر بسیار مطلوب مورد مراقبت قرار گرفتند و هیچ گونه محرومیت عاطفی نداشتند اما تجربه آن ها از زبان گفتاری بسیار محدود و فقط در حد تماشای تلویزیون بود. در زمان بررسی آن ها، جیم (18 ماهه)، صحبت نمی کرد و گلن (3 سال و 9 ماهه)، قادر به استفاده از کلمات بود اما مورفولوژی و ساختار جمله ای که تولید می کرد بسیار خارج قاعده بود. آسیب شناسان گفتار و زبان مرتب آن ها را در منزل ویزیت می نمودند

بازدید : 214
دوشنبه 7 مهر 1399 زمان : 16:17

معمولا توسط يك متخصص سازنده سمعك يا قالب از قالب اوليه ساخته ميشوند.قالب اوليه ميتواند به عنوان يك نگاتيو گوش مطرح شود.قالب اوليه داخل مايع سيليكون يا ديگر موادي كه اطراف آن را فرا گرفته اند قرار گرفته تا يك كپي از واقعي گوش ايجاد كند. اين كپي واقعي investment ناميده ميشود و moldوshellنهايي از اين invensmentساخته ميشود.براي سمعك هايITE,ITC,CIC ،سازندگان shellرا به اندازه ي مطلوب مي تراشند،بخش هاي الكترونيكي و مكانيكي آن را قرار مي دهند ،faceplateرا نصب مي كنند و يك سمعك كامل را به پزشك برميگردانند.برخي پزشكان خود انتخاب ميكنند كه دخالتشان در تهيه ي سمعك بيشتر باشد و به طوريكه خود اين وظايف را انجام مي دهند. Earshellها از پلاستيكي كه از تماس با يك منبع قوي نور UV ايجاد ميشود ،ساخته ميشوند .بخش هاي الكترونيكي توسط پزشك به طور عمده خريداري ميشوند و به صورت يك صفحه ي فلزي با اجزاي از پيش سيم كشي شده تحويل داده ميشوند.رسيور روي يك گلوله ي سربي انعطاف پذير است به طوري كه ميتواند به صورت مناسب قرار گيرد قبل از اينكه faceplate نصب شود .

تعداد صفحات : -1

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 25
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 18
  • بازدید کننده امروز : 0
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 19
  • بازدید ماه : 38
  • بازدید سال : 227
  • بازدید کلی : 5630
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی